رکوردی تازه در کارنامه لئوی تازه در کارنامه لئو
به گزارش فرهنگ نیوز،
لیونل مسی عصر امروز (چهارشنبه) در مراسمی در شهر بارسلونا کفش طلای
اروپا، جایزه برترین گلزن لیگهای اروپایی در فصل 2013-2012 را دریافت کرد
تا در کسب این افتخار هتتریک کرده باشد.
مسی فصل گذشته در 32 بازی که
برای آبی و اناریپوشان کاتالونیا انجام داد 46 گل به ثمر رساند تا سهم
بسزایی در بازگشت جام قهرمانی لالیگا از سانتیاگوبرنابئو به نیوکمپ داشته
باشد.
مسی 26 ساله پیش از این 2 بار در فصلهای 2010-2009 با 34 گل زده و
2012-2011 با 50 گل زده به عنوان برترین گلزن اروپا، کفش طلا را برده بود.
وی در فصل 2011-2010 نیز با 31 گلی که زد جزو برترین گلزنان قاره سبز بود
اما نتوانست کفش طلا را از چنگ کریستیانو رونالدو که 40 گل زده بود
درآورد. مسی که در حال سپری کردن یک دوره ریکاوری 8 هفتهای است، اکنون
تنها بازیکن تاریخ فوتبال است که در تصاحب کفش طلا هتتریک کرده است.
فرهنگ نیوز
زیر آتش دشمن که به میدان مین رسیدند، وقتی برای خنثی کردن نبود، نیاز به چند داوطلب بود تا، راه را بر بقیه باز کنند، انگار فداشدن چند نفر، ارزشش بیش از فنا شدن کل نیروها و ناقص ماندن عملیات بود…
روی مین، تکه تکه بدنش که به هر سویی پرتاب می شد؛ مادرش در خانه بر سجاده نشسته بود و هنوز به فکر لحظه خداحافظی بود، لحظه ای که جلوی چشم همه مردم بر صورت پسر خوش قد و بالایش بوسه می زد و پسری که انگار از خجالت نگاه های مردم رنگش به سرخی می زد…
دوستانش که بر بدن پاره پاره اش پا می گذاشتند و به خط دشمن می زدند، مادر هنوز به فکر دوختن لباس های سوراخ سوراخ او بود…
از جبهه که بر می گشت کار مادر می گرفت، سوزن می زد و می پرسید چرا همه این لباس مثل آبکش شده است و پسر می دانست گفتن اینکه روی سیم خاردار پل بچه های دیگر می شود، دل مادر را به آتش می کشد؛ با شوخی های همیشگی موضوع را عوض می کرد…
حالا مادر هنوز در حال دعا کردن برای پسرش است، همان پسری که برای بوسیدن پیشانی سربند بسته اش، روی نوک پا بلند می شد، با اینکه پسر به احترام مادر خم شده بود…
***
باز وصیت نامه پسر شهیدش را می خواند:
مادرم…
یادتان باشد رفتن ما کاری حسینی است و ماندن شما صبری زینبی را می طلبد…
مادرم پشتیبان ولایت فقیه باشید…
مادرم، حجاب را رعایت کنید که یادگار مادر همه رزمندگان اسلام، حضرت زهرای مرضیه(س) است…
…
امروز هم مثل همیشه به بهشت زهرا می رود، باز قصه تلخ دیدن دختران و زنان بی حجاب تکرار می شود، و او نمی تواند به همه آنها بگوید: پسر عزیزم تکه تکه شد تا شما امنیت و آسایش داشته باشید، او خواسته اش مانند همه شهدای دیگر و خواسته دین بود… حجاب …
***
عجب قصه قدیمی و کهنی است سوزاندن دل بازماندگان شهدا…
و انگار قصه کربلا، بارز ترین نمونه آن در تاریخ است، شهدایی که رفتند و خانواده داغداری که باید به بی احترامی نسبت به خود و شهدایشان صبر کنند، صبری که با "زینب(س)" شناخته می شود. شاید سوزناکترین جای قصه هم همین باشد…
امان از دل زینب…
امروز که هزاران هزار بازمانده از خانواده شهدا بین ما زندگی می کنند، مانند مثالی هستند که در اول مطلب آمد، اما شاید با کمی تغییرات…
شاید فرزندی در رود کارون و اروند شکار سیم خاردارها، مین ها، تک تیراندازهای دشمن و … میشد و جنازه مطهرش را آب با خود می برد؛ شاید گلوله مستقیم تانک تن نحیف جوانی را دود می کرد و به هوا می فرستاد، شاید گازهای سمی و شیمیایی جوانانی را به بدترین وضع از بین برد، شاید خلبانی در هواپیما و میان کوهی از آتش تمام شد، شاید …؛ و مادری، خواهری، همسری و فرزندی بر سجاده، مشغول دعا…
اما امروز همه آنها در میان ما هستند…
خانم بی حجاب توجه کن !؟
نکند رفتار ما با بازماندگان شهدای در راه خدا، همان رفتاری باشد که با بازماندگان شهدای کربلا شد؟!
رفتاری یزیدی، غیر محترمانه، بی ادبانه و …؛ که در قبالش صبری زینبی پیشه شده است ؟!
…
صبر کنید…
صبر بر سه نوع است: صبر بر گناه، صبر بر طاعت، صبر بر مصیبت…
آنها بر مصیبت صبر کرده اند، شما بر گناه صبر کنید و آلوده اش نشوید، شاید چشمی به اشک نشسته، بدپوشی !!! تو را خوش نداشته باشد، همان طور که دین هم خوش ندارد…
یورونیوز با انتشار عکس زیر نوشت : «یک مسلمان شیعه در شهر کابل افغانستان که همزمان با مراسم عاشورا، با استفاده از زنجیرهایی که بر لبه آنها چاقوهایی قرار دارد، در حال زنجیرزنی است.»