وبلاگ یک مرزون آبادی

این وبلاگ با هدف تعامل بین هم وطنان راه اندازی شد

وبلاگ یک مرزون آبادی

این وبلاگ با هدف تعامل بین هم وطنان راه اندازی شد

حاشیه عجیب تمرین امروز پرسپولیس


در پایان تمرین صبح امروز تیم فوتبال پرسپولیس یک پیرمرد به شکل عجیبی خود را جلوی اتومبیل سرمربی این تیم انداخت و از علی دایی تقاضای کمک کرد.

به گزارش  مهر، تیم فوتبال پرسپولیس پیش از ظهر امروز تمرین یک ساعته‌ای را در ورزشگاه درفشی‌فر برگزار کرد. در این تمرین که به بدنسازی اختصاص داشت، شاگردان علی دایی در سالن وزنه این ورزشگاه حضور یافتند و تمرین بدنسازی را انجام دادند.
 
با تصمیم کادر فنی تیم پرسپولیس تمرین امروز صبح قرمزها بدون حضور خبرنگاران، عکاسان و هواداران برگزار شد. مهرداد پولادی که مدتهاست به خاطر مصدومیت مدتهاست از تمرین گروهی دور است امروز در ورزشگاه درفشی‌فر حضور یافت و با کادر فنی و بازیکنان به گفتگو پرداخت.
 
یک بازیکن صربستانی به نام مارکو اسکپانوویچ که در پست هافبک دفاعی بازی می‌کند در تمرین سرخپوشان پایتخت حضور یافت. این بازیکن سال گذشته در 28 بازی که در لیگ مونته نگرو به میدان رفت 14 گل نیز به ثمر رساند. وی سابقه حضور در لیگ کره و اتریش را هم در کارنامه دارد.
 
در پایان تمرین امروز یک اتفاق عجیب توسط یکی از حاضران سر زد. این پیرمرد خودش را به ناگاه جلوی اتومبیل علی دایی پرت کرد و روی زمین دراز کشید و از سرمربی تیم پرسپولیس خواست به وی کمک مالی کند که دایی در واکنش به این اتفاق با عصبانیت گفت: عزیز من برو از خدا کمک بخواه نه من. تو باید کار کنی و پول در بیاوری. با این کاری که کردی اصلا نمی توانم به تو کمک کنم."
 
این قائله با پا درمیانی مسئولان ورزشگاه درفشی‌فر و حاضرین در صحنه به خیر و خوشی ختم شد.

نظر جالب علی پروین در مورد عملکرد تیم ملی والیبال

پروین در خصوص عملکرد خوب تیم ملی والیبال کشورمان در لیگ جهانی نیز گفت: یادش به خیر، همین چند مدت قبل بود که آرزو داشتیم مقابل کره، ژاپن و چین یک گیم پیروز شویم اما حالا وقتی مقابل آنها قرار بگیریم با تیم ملی سوم خود آنها را شکست می‌دهیم و باور کنید تیم‌های شرقی الان خدا خدا می‌کنند که با ایران بازی نکنند.
 
پروین ادامه داد: تیم ایران الان در حد آسیا نیست، تیم ملی والیبال ما کاری کرد که ایتالیا که هر کدام از بازیکنانشان یک یا دو میلیارد می‌ارزد در کشور خود مقابل ما زانو بزند. آنها حتی برای گرفتن تک‌امتیاز‌ها هم مشکل داشتند و در بازی اول بچه‌ها بلایی سرشان آوردند که به نظرم در تاریخ بی‌نظیر بود.
 
وی خاطرنشان کرد: اگر ایتالیایی‌ها در بازی دوم می‌باختند به نظرم در والیبال را تخته می‌کردند. به همین دلیل دست به هر کاری مثل کمک از داوری وضعیت سالن و چند کار دیگر زدند تا بچه‌های ما را شکست دهند اما به نظر من به هدف خود نرسیدند و با اشتباهات شب گذشته برنده تیم ملی ایران بود. البته با کارهایی که ایتالیایی‌ها کردند اگر ایران می‌برد باید شک می‌کردیم.
 
وی در پایان یادآور شد: به بچه‌های والیبال تبریک می‌گوییم. الان ما دیگر قطب هفتم _ هشتم آسیا نیستیم بلکه قطب چهارم یا پنجم جهان هستیم. دیگر والیبال خودش را از تیم‌های ضعیف و متوسط در آسیا و جهان جدا کرده و الان رنگ و بوی دیگری دارد. قطعا با یک برنامه بهتر و منسجم‌تر و استفاده از تجربه مربی‌ای مثل ولاسکو و جوانانی که پشت خط تیم ملی هستند در آینده این تیم دنیا در جهان همه را انگشت به دهان می کند. این یک خبر خوب برای ورزش ما است که در رشته‌های تیمی در حال موفقیت هستیم و باید این موضوع را به مسئولان فدراسیون والیبال تبریک بگویم. باور کنید دیشب ایتالیایی‌ها آنقدر اذیت شدند که در چند سال اخیر این بلا سرشان نیامده بود. آنها آمدند تیم ملی ما را دست کم بگیرند اما بلایی سرشان آمد که دعا می‌کردند توپ‌هایشان از روی تور رد شود.

به این میگن تفاهم؟؟؟!!!


مرد از راه می رسه
ناراحت و عبوس
زن:چی شده؟
مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش)
زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو!
مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه ....

لبخند می زنه
زن اما "می فهمه"مرد دروغ میگه:راستشو بگو یه چیزیت هست
تلفن زنگ می زنه
دوست زن پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
مرد در دلش خدا خدا می کنه که زن زودتر بره
زن خطاب به دوستش: متاسفم عزیزم.جدا متاسفم که بدقولی می کنم.شوهرم ناراحته و نمی تونم تنهاش بذارم!
مرد داغون می شه
"می خواست تنها باشه"
...............................................................................
مرد از راه می رسه
زن ناراحت و عبوسه
مرد:چی شده؟
زن:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که شوهرش برای فهمیدن مساله اصرار کنه و نازشو بکشه)
مرد حرف زن رو باور می کنه و می ره پی کارش
زن برای اینکه اثبات کنه دروغ می گه  دو قطره اشک می ریزه
مرد اما باز هم "نمی فهمه"زن دروغ میگه.
تلفن زنگ می زنه
دوست مرد پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
(زن در دلش خدا خدا می کنه که  مرد نره )
مرد خطاب به دوستش: الان راه می افتم!
زن داغون می شه
"نمی خواست تنها باشه"
.............................................................................
و این داستان سال  های سال ادامه داشت و زن ومرد در کمال خوشبختی  و تفاهم در کنار هم روزگار گذراندند....

نظر جالب یک ریاضیدان در مورد زنان


روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند.

جواب داد:....


اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10....

اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر  جلوی عدد یک میگذاریم =1000
                                         
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.