در نتایجی که والیبال ایران کسب کرده، هر هفتگانه خبری دیده میشود اما چه سود که انگار برای ورزش ایران، ارزش خبری در جار و جنجال و حاشیههای فوتبال خلاصه شده است. در روزی که باید عکس والیبالیستهای ایران تمام صفحه یا بهقول روزنامهنگاران «فول پیج» در صفحههای اول مطبوعات نقش میبست و سایتها و خبرگزاریها تیتر نخست خود را به این موضوع اختصاص میدادند، همه در پی انتقال مجتبی جباری به سپاهان بودند و از رفتن خسرو به قطر مینوشتند و بچههای مظلوم والیبال هم که دنیا را مبهوت هنر و قدرت خود کردهاند، حیرتزده در گوشهای نظارهگر این بیعدالتی بودند.
اوج بیعدالتی آنجا بود که وقتی از وزیر ورزش و جوانان درخصوص پاداش والیبالیستها سوال شده و قیاس میان اینها و آنها شده است، ایشان در پاسخ به صراحت گفتهاند که نمیتوانند به والیبالیستها همان پاداشی را پرداخت کنند که به فوتبالیستها بابت صعود به جام جهانی داده شد.
وقتی متولیان ورزش به اندازه کافی به افتخاری که بچههای ورزش کسب کردهاند ارج نمیگذارند، چه توقعی هست از سایر بخشها که این شگفتی را ببینند و درک کنند؟!
واقعا چه تفاوتی هست میان فوتبالیستهایی
که به جام جهانی رفتند و والیبالیستهایی که ایتالیا را در خانهاش شکست
دادند و بعد کوبا – یکی از بزرگترین قدرتهای والیبال دنیا – را در هاوانا
در دو بازی در هم کوبیدند. آیا نباید از این تیم هم به سبک و سیاق تیم ملی
استقبال کرد؟ آیا والیبالیستها بابت رسیدن به لیگ جهانی و بعد پیروزی
مقابل ایتالیا و کوبا، مستحق دیدار با رییس جمهور و رییس جمهور منتخب و
گرفتن پاداش و وارد کردن خودرو نیستند؟
والیبالیستها آنچنان شوری بهپا کردهاند که مردم علیرغم تمام مشکلات و
معضلات اجتماعی و غیره، صبح ساعت 4 و 5 از خواب ناز خود بزنند تا تماشاگر
لیگ جهانی باشند.
جهانی شدن والیبال، جهانی شدن ایران و ایرانی و دیده شدن در بالاترین سطح دنیا، نتیجه کار والیبالیستهایی است که این روزها سر زبان مردم هستند. آنهایی که تا همین یک هفته پیش در آرزوی پرواز اختصاصی بودند، نه برای تفریح که برای پرواز 18 ساعته از هاوانا به تهران و بازی سنگینی که مقابل آلمان پیش رو داریم.
بهنظر میرسد باید بیشتر و بیشتر به آنها توجه کرد؛ سرآغاز این توجه باید متولیان ورزش باشند و بعد از رسانهها و دیگران انتظار داشته باشیم که ورزش در ایران تنها فوتبال و حاشیههایش نیست. اگر دستگاه ورزش قدرت این افتخارات را بداند، آنوقت است که ما هم میتوانیم با دل و جرأت بالاتر، به ورزشهای دیگر بپردازیم و حتی تلویزیون را نقد کنیم که چرا در روز پیروزی بیسابقه تیم ملی در کوبا، شبکه تلویزیونی جام جم که محلی برای نمایش دادن افتخارات و بزرگی ملت ایران در سطح جهان است، علی فتحا...زاده را به برنامهاش دعوت کرده تا از خوشحالی بیحد و حصرش درخصوص رفتن جباری بگوید و به جدلهایش با رویانیان بپردازد.
والیبال جهانی، نیازمند توجهی درخور و شأن آنهاست؛ آیا هیچ فکر کردهایم که فردا روز اگر یکی از آنها به گلایه از وضعیت موجود بپردازد، تمام زحمات و تلاشهایی که جامعه ورزش برای رسیدن به جایگاه داشته، نقش برآب میشود و زحمات بر باد میرود؟
پیروزی والیبال ایران بر ایتالیا و کوبا همان اندازه مهم است که اگر روزی روزگاری تیم ملی ایران در جام جهانی فوتبال ایتالیا و آلمان و برزیل را شکست دهد. وقت آن رسیده تا پوستر آنها را بر در و دیوار بکوبیم و به اندازهای که بابت یک پیروزی جهانی فوتبال اهمیت قائلیم، ارزش خبری به آنها بدهیم و درهای برنامههای تلویزیونی و صفحات جلد مطبوعات را به رویشان بگشاییم والا با این شرایط، همین شعلهای که تازه روشن شده با بیتوجهیها هم آهستهآهسته رنگ میبازد و خاموش میشود.