وبلاگ یک مرزون آبادی

این وبلاگ با هدف تعامل بین هم وطنان راه اندازی شد

وبلاگ یک مرزون آبادی

این وبلاگ با هدف تعامل بین هم وطنان راه اندازی شد

حال و روز اقایون (بیچاره) بعد فوت همسر


حال و روز آقایان  پس از فوت همسر (طنز)
 مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !

خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !
دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند

چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند

روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!
بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند !

بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز ! او گذشـــت
بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال
جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند

کــج نیندیشید !! فکــر همســــــر دیگر نیَند !
از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !!

مناظره جالب با حاکم عربستان


نام گروه: زیر ذره بین!      انتشار: 1391/02/25       تعداد بازدید: 1607
ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم‌(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم،‌ می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکند،‌ بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن ها قرار دارد...

مناظره کوتاه و خواندنی علامه شرف الدین با حاکم عربستان درباره بوسیدن ضریح ائمه(ع)

 

حوزه نیوز:علامه سید شرف الدین عاملی صاحب کتاب معروف «المراجعات» هنگامی که در زمان «عبدالعزیز آل سعود» به زیارت خانه خدا رفته بود، از جمله علمایی بود که به کاخ حاکم دعوت شده بود تا عید قربان را به او تبریک گوید. 

هنگامی که «سید شرف الدین» به نزد عبدالعزیز رفت و یک قرآن که در جلدی پوستین قرار داده شده بود به  او هدیه داد. «عبدالعزیز» هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان احترام و تعظیم روی چشمان و پیشانی خود گذاشت.

علامه سید شرف‌الدین: گفت چگونه این جلد را می‌بوسی و تعظیم می‌کنی در حالی‌که آن، چیزی جز پوست یک بز نیست!

عبدالعزیز پاسخ داد:‌ غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است،‌نه خود این جلد.

علامه سید شرف‌الدین گفت: احسنت! ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم‌(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم،‌ می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکند،‌ بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا‌(ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم، همان‌گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز،‌ می‌خواستی قرآن را تعظیم کنی که در دل آن پوست قرار دارد.

حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند.

آن‌جا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، با آثار رسول خدا‌(ص) تبرک جویند، ‌ولی حاکمی که پس از او سر کار آمد، به قانون گذشته شان بازگشت و دستور منع را صادر کرد!

ماجرای جالب نادر شاه در راه لشگر کشی به هندوستان


داستانی جالب از نادر شاه افشارNaderShahPainting.png


نوشته اند از زمانی که نادرشاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته درراه کودکی را دیدکه به مکتب میرفت از او پرسید:پسرجان چه میخانی؟؟؟؟؟؟؟؟

گفت قران    -ازکجای قران؟

-انا فتحنا...          نادر ازپاسخ اوبسیار خرسند شد وازشنیدن ایه فتح فال پیروزی زد

سپس یه سکه زر به پسر داد اما پسرک قبول نکرد نادر گفت چرا نمیگیری؟

گفت مادرم مرا میزندمیگوید تو این پول را دزدیده ای

نادر گفت به او بگو نادر داده است  پسر گفت:مادرم باور نمیکنداو میگوید نادر مردی سخاوتمند است او اگربه تو پول میداد یک سکه نمیداد زیاد میداد

حرف او بر دل نادر نشست یک مشت پول زر در دامن او ریخت

از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در ان سفر بر حریف خویش محمدشاه گرگانی پیروز شد

.

توصیه کوتاه

کلیپ صوتی صبر انقلابی

شنیدن این کلیپ به همه دوستانی که از نتیجه انتخابات شوکه هستند توصیه می شود. نظر آقا صبر است اما صبر انقلابی

تفاوت صبر معمولی با صبر انقلابی چیست؟ شما بفرمایید

دانلود