در همین راستا اعلام می شود دیالوگ های زیر صد در صد تخلیلی و تراوشات ذهن بیمار نویسنده می باشد:
دیالوگ شماره یک
- شما در پشت بام منزلتان ماهواره دارید؟!
* چی؟! ماهواره؟! اصلا ماهواره چی هست؟!
- همون چیزی که شبیه بشقابِ بزرگ هست و بالای پشت بوم گذاشتی!
* آهان! اون رو می گی؟! اون رو پسرم روی پشت بوم گذاشته، گفته برای دریافت
انرژی خورشیدی از آسمون هست تا خونمون رو با اون نور روشن کنیم و قبض
برقمون کمتر بیاد!
- چه جالب! پسرتون سر شما رو گول مالیده! حتما شب ها هم دیر می خوابه! اونی
که اون بالا گذاشته ماهواره است، نه قابلمه؛ افتاد؟! با اون شبکه های بی
ترتبیتی می بینن!
* وای! صبر کنین همین الان برم از بالای پشت بوم برش دارم!
(در همین لحظه صدایی از داخل یکی از اتاق ها شنیده می شود): ای بابا! باز پارازیت انداختن!!
دیالوگ شماره دو
- مگر شما از آثار سوء اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نگاه کردن ماهواره مطلع نیستید؟!
* مطلع هستم اما باور کنین فقط من این شبکه که راز بقا نشون می ده رو نگاه می کنم.
- خب ما شبکه ی مستند داریم، اون رو ببینین! تازه بهتر هم هست! توی اون
شبکه مستند خارجی، برخی صحنه های مربوط به پس از ازدواج حیوون ها رو بدون
سانسور نشون می دن که خوبیت نداره توی جمع خانواده دیده بشه؛ اما شبکه های
خودمون پاستوریزه هستن!
* واقعا؟! دستتون درد نکنه! مونده بودم وقتی بچه ام می پرسه بابایی این
حیوون ها دارن چیکار می کنن چی بگم بهش! چندباری گفتم اینا دارن با هم شوخی
میکنن! الان برش می دارم!
دیالوگ شماره سه
- اونجا کیه کیه؟! پشت دیوار کیه؟! سایه اش رو من می بینم!
* شلیک نکن! تسلیمم! اومده بودم آنتن ماهواره رو تنظیمش کنم، باد زده بود هاتبرد قطع شده بود!
- شلیک چیه؟! اومدم این بالا تا باهات صحبت کنم، قانع بشی که ماهواره ات رو تحویل ما بدی!
* خب ماهواره من که دست دوم هست. می خواین یکی نو بخرم تحویل شما بدم؟!
- نخیر! همین ماهواره ای که داری ازش استفاده می کنی رو بهمون بده؛ اگه هم
ماهواره نو خریدی خبر بده دوباره بیام و باهات صحبت کنم تا بازم قانع بشی و
ماهواره ات رو بدی به ما!
* فکر خوبیه. من تحویل می دم.
دیالوگ شماره چهار
- لطفا ماهواره تون رو بیاین و تحویل بدین.
* ای بابا! چرا شما زحمت کشیدین و این همه راه اومدین. خبر می دادین خودم با پیک موتوری براتون ماهواره ام رو می فرستادم!
دیالوگ شماره پنج
- گویا شما از ماهواره استفاده می کنید.
* باور کنین شبکه های بی بی سی و صدای امریکا رو قفل کردم و فقط خانومم فارسی1 نگاه می کنه.
- بد از بدتر! مگه نمی دونی عامل نود درصد خیانت به همسر فارسی 1 هست؟! و البته علت ده درصد باقی مانده هم فیس بوک هست؟!
* یعنی منظور شما اینه که بی بی سی ببینیم؟!
- چرا حرف توی دهن من می زاری؟! منظورم اینه ماهواره بد هست!
* آهان! مرسی! قانع شدم! الان می رم ماهواره ام رو براتون میارم!
دیالوگ شماره شش
- شما تو خونه ماهواره دارید؟
*من قانع شدم الان میارم تحویل می دم.
دیالوگ شماره هفت (این دیالوگ ، دیالوگ ندارد!)
- تق تق تق (صدای در زدن)
* قیییییییییییییژ (صدای باز شدن در) : صاحبخانه در حالی که لبخندی بر لب دارد ، دیش ماهواره را تحویل مأمور اقناع می دهد
از دار دنیا ۲ خواهر زاده دارم؛ یکی «فاطمه» ۱۱ ساله و
یکی «صالحه» ۱۵ ماهه. گاهی در عالم بچگی، سر و کله هم می پرند، اما سطح
دعوای شان از سطح بی سطح دعوای بعضی حضرات بالاتر است. هم قهرشان حرمت
دارد، هم آشتی شان. دیشب صالحه خانم از یک لحظه غفلت فاطمه خانم سوء
استفاده کرد؛ هت تریک کرد! و رسما ۳ صفحه از دفتر مشق خواهر زاده بزرگ ما
را به فنا داد. به فنا داد و بنا کرد خندیدن… می خواستم لپش را بکشم؛ شیرین
شده بود. فاطمه را می گویی؟! به گریه افتاد و یکی زد توی سر صالحه، اما نه
آنقدر محکم که خنده بچه قطع شود. دفتر مشق پاره شده را نشان صالحه داد و
گفت: «آخه صالی! تو فردا میای جواب خانوم ما رو بدی؟!» صالحه که از اوقات
تلخ فاطمه فهمید چه دسته گل بزرگی به آب داده، خنده اش را قطع کرد و دستانش
را گشود تا فاطمه بغلش کند. باهاش آشتی کند. یه جورایی منت کشی! چند دقیقه
بعد، صالحه با ایما و اشاره، به فاطمه فهماند که باید دنبالش برود. فاطمه
راه افتاد. صالحه جلو و فاطمه عقب. رفتند کنار میز تحریر فاطمه. صالحه دستش
را گذاشت روی در کشوی میز تحریر. یعنی که؛ بازش کن! فاطمه باز کرد. صالحه
اشاره کرد به وسایل داخل کشو. فاطمه مداد بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه
خودکار بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه خط کش بیرون آورد. صالحه گفت:
نه! فاطمه کیف وسایلش را بیرون آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه گل سرش را بیرون
آورد. صالحه گفت: نه! فاطمه چسب نواری را بیرون آورد. صالحه خندید و چسب
را از فاطمه گرفت و دوباره با ایما و اشاره به فاطمه فهماند که باید دنبالش
برود. فاطمه راه افتاد. صالحه جلو و فاطمه عقب. صالحه رفت و رفت و رفت تا
اینکه به دفتر مشق فاطمه رسید. نشست روی زمین و چسب را گذاشت روی صفحات
پاره شده و…
بچه ها بر خلاف بعضی ها، حتی دعوای شان هم «ناز» دارد؛ «آز» ندارد. توی
خواننده! جان من، مقایسه کن سطح دعوای این مجلس را با آن مجلس. یک چیزی هست
لابد که پیامبر، پیش دستی می کرد در سلام دادن به کودکان. با این حساب،
آیا عیبی دارد فلانی و بهمانی، از فاطمه و صالحه یاد بگیرند قهر و آشتی
را؟! آقایان! شما بخواهید هم نمی توانید شهید حاج حسین خرازی را الگوی خود
کنید. یک دکمه پیرهن خاکی سردار کربلای ۵ از همه عرض و طول زندگی شما بزرگ
تر است. خرازی و همت و باکری و احمدی روشن و رضایی نژاد، پیشکش! از فاطمه و
صالحه اخلاق بیاموزید. اخلاق که ندارید؛ لااقل چگونه سر و کله هم زدن را…
امروز فاطمه با ۱۱ سال سن، همه اش با ۱۱ سال سن، می گفت: در آستانه ۲۲
بهمن، آیا مجبوریم به جای سران استکبار، مشت محکم بزنیم دهان سران
اختلاف؟!… مگر «آقا» نگفت؛ اختلاف افکنی خیانت است؟!… چرا اینها به حرف
«آقا» گوش نمی کنند؟!… اگر «آقا» امروز قلب شان درد گرفته باشد، اینها جواب
ما را می دهند؟!… اینها از ملت، خجالت نمی کشند؟!… دایی! بنویس اینها را…
هم منفی و هم مثبت
1- بیشترین تولید پسته
2- بیشترین تولید خاویار
3- بیشترین تولید خانواده توت
4- بیشترین تولید زعفران (80% کل تولید جهانی)
5- بیشترین تولید زرشک
6- بیشترین تولیدمیوه آلویی (از قبیل شفت وگیلاس وغیره )
7- بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)
8- بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند،
میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)
9- بزرگترین واردکننده گندم
10- بیشترین فرار مغز ها
11- بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)
12- بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه= یک
عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی
سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)
13- بیشترین تعداد زمینلرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)
14- دقیقترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)
15- بیشترین مصرف تریاک و هرویین (امریکا بیشترین مصرف کوکایین را دارد)
16- بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)
17- کهنترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)
18- میزبان بزرگترین جمیعت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)
19- بزرگترین تولید کننده فیروزه
20- بزرگترین منابع روی در جهان
21- بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)
22- بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال
1349-1387، شتاب رشدی یازده برابر
متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)
23- بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)
24- بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)
25- بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت
جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)
26- بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان(با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال
ذخایر نفتی دارد)
27- ارزانترین پایتخت جهان (طبق تحقیق شبکه خبری سی ان ان تهران ارزانترین پایتخت جهانست)
28- بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادمه داشت با
فوران روزی 125000 بشکه نفت،
ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکسیکو با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)
29- بالاترین آلودگی دیوکسید گوگرد در هوای شهری
30- قدیمیترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب
40000 نفر را فراهم میکند)
31- بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین
گنجینه جوهرات جهانست)
32- کهنترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل
جمیعت جهان حکومت میکردند که
این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)
33- بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (100000 کشته و 100000 زخمی در جنگ با صدام،
ایران همچنین دومین بیشترین تلفات
تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)
34- بیشترین تعداد و تناسب شیعه گان در جهان (89% جمیعت ایران)
35- بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی
36- بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز!!!
اسم کشورها هم معانی خاص خود را دارند. در اینجا معنی اسم برخی از آنها را می توانید بخوانید.
آرژانتین: سرزمین نقره
آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما
آلبانی: سرزمین کوه نشینان
ایران:قوم آریایی ها
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی
استرالیا: سرزمین جنوبی
ایسلند: سرزمین یخ
بحرین: دو دریا
برزیل: چوب قرمز
بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان
بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار
پاراگوئه: این سوی رودخانه
ترکیه: سرزمین قوی ها
جامائیکا: سرزمین بهاران
دانمارک: مرز قوم دان
روسیه: کشور روشن ها، سپیدان
سریلانکا: جزیره باشکوه
سوئد: سرزمین قوم "سوی"
سوئیس: سرزمین مرداب
سودان: سیاهان
سوریه: سرزمین آشور
سیرالئون: کوه شیر
شیلی: پایان خشکی / برف
فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی
فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن
فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"
کنیا: کوه سپیدی
لبنان: سفید
« وسام عزاقیر » شهروند لبنانی که چند سالی است در
قطب شمال زندگی می کند با 21 ساعت روزه گرفتن ، طولانی ترین روزه جهان را
می گیرد
او در منطقه ای به نام گرینلند که دور دست ترین نقطه در قطب شمال است زندگی می کند. این منطقه یکی از کم جمعیت ترین مناطق جهان است.
مردم او را « کریستفر کلومب اعراب » نامیده اند زیرا گفته می شود او اولین و
تنها شهروند عربی است که به این نقطه از قطب شمال رسیده است.
او همچنین تنها مسلمانی است که در آن منطقه زندگی می کند.
وسام عزاقیر ساعت 2 نیمه شب سحری خورده و 11 شب افطار می کند .
این منطقه در طول سال هر روز حدود 4 ساعت روز است و مابقی اوقات شب است و تاریک .
این شهروند لبنانی در منطقه گرینلند یک رستوران راه اندازی کرده و فلافل و شاورما می فروشد و از شغل و فروش خود به شدت راضی است ،
زیرا می گوید : مردم این منطقه استقبال زیادی از غذاهای من می کنند زیرا تنها رستورانی هستم که این نوع غذاها را می فروشم .
روزانه بیش از 200 مشتری دارم .
نکته قابل توجه در این منطقه آن است که فاصله زمانی بین نماز عشاء و نماز صبح تنها نیم ساعت است.
این منطقه در طول سال حدود هشت ماه زمستان دارد و درجه حرارت همواره 20 درجه زیر صفر است .(سلام دوستان حالا ما رو باش همین اول صبحیه ضعف کردیم)