وبلاگ یک مرزون آبادی

وبلاگ یک مرزون آبادی

این وبلاگ با هدف تعامل بین هم وطنان راه اندازی شد
وبلاگ یک مرزون آبادی

وبلاگ یک مرزون آبادی

این وبلاگ با هدف تعامل بین هم وطنان راه اندازی شد

تقدیم به دکتر احمدی نژاد به پاس تشکر

یادم هست سال 84 که کاندیدا شده بودی ، بعضی ها میگفتند "این کیه دیگه ؟! هرکی از خونه شون قهر کرده اومده کاندیدای ریاست جمهوری شده...".بعدها هم که دیگر رئیس جمهور بودی ، میگفتند " یعنی چی ؟! آخه رئیس جمهور اینجوری لباس میپوشه ؟! اینجوری حرف میزنه ؟! اینجوری... ؟! "

گویا بعضی هایمان باورمان شده بود (و یا شاید "شده است") و پذیرفته ایم که رئیس جمهور ، و مسئول و وزیر و وکیل باید فرق داشته باشد با مردم.باید از مردم نباشد.باید چیزی جدای از مردم باشد و از بالا نگاه کند بر آنها ، باید "رئیس" باشد...

اما تو با شعار تغییر آمده بودی. شعاری که هیچوقت آنرا بر زبان نیاوردی اما بدنبالش بودی.خود را "نوکر" میخواندی ، مسخره ات میکردند ، افتخار میکردی.بعضی انتظار داشتند به دستبوسی شان بروی ، اما سر سفره پیرزن روستایی و دستبوس پیرمرد کشاورز پیدایت می کردند.روزها و حتی سال های اول گیج کرده بودی خیلی ها را.دنیای سیاست شان را به هم ریخته بودی چون از جنس سیاست های آنها نبودی...

 

خودت میگفتی حلقه ی بسته ی مدیریتی را شکسته ای و وارد منطقه ی ممنوعه شده ای! درست است که بعد از 8 سال محترمانه و یا شاید حتی نامحترمانه از این حلقه بیرون ات کردند و ودوباره حلقه را بستند و... . اما به هر حال شکستی! شکستی خیلی تابو ها را که درست کرده بودند برایمان.شکستی خیلی بت ها را و جمع گرم خیلی ها را که به ناحق گرم شده بود ، به هم زدی...

از همان اول هم با یک بدبینی نسبت به خیلی ها سر کار آمدی.از انصاف نگذرم خیلی جاها هم این بدبینی ات نابجا بود و کار داد دستمان ، اما در کل همخوانی نداشتی با خیلی ها ، در خیلی از قاب ها نمی گنجیدی و تابع خیلی از تشریفات های من درآوردی نبودی.برای خیلی ها حقی قائل نبودی ، حقی که خودشان برای خودشان قائل بودند.حقی که ناحق بود...

میگفتی از حقوق ملت دفاع میکنم.حرفت را میزدی حتی اگر همه مخالف آن بودند.خیلی جاها اشتباه میکردی و حتی لجبازی ، اما خیلی جاها هم میخواستند مجبورت کنند که بپذیری داری اشتباه میکنی اما تو حرفت را میزدی !


از همان اول هم نگاه افراطی و دو آتیشه نداشتم نسبت تو.از همان اول هم جو گیر نشدم از خوبی هایت.خیلی به تو نقد داشته و دارم.برایم رئیس جمهور ایده آل نبودی ، اما از انصاف هم نمیگذرم.اگر ضعف داشتی و آنها را گفته و میگویم ، نقطه ی قوت هم داشته ای پس باید بگویم.

معتقد بوده و هستم که نه "شعیب بن صالح" خواندن ات حق بود و درست و نه "فراماسونر و حجتیه ای" لقب دادن ات.نه منجی یگانه ی مردم ایران بودی و نه خطرناک ترین فتنه از صدر اسلام تاکنون.

قبول دارم که از خودِ هشتاد و چهاری ات فاصله گرفتی کمی ، زاویه گرفتی چند درجه ای ، قبول دارم که این اواخر ، گاهی اوقات خودت نبودی ، حرف هایت حرف های خودت نبود ، اما هیچ وقت نتوانستم این برچسب «جریان انحرافی» را با آن غلظت و آن آب و تاب بپذیرم در موردت.معتقدم اعتقاد پاکی به امام زمان(ع) داشته و داری و بنظرم همین اعتقاد پاک بود که مورد سوء استفاده بعضی قرار گرفت و باعث شد بعضاً کاری کنی و حرفی بزنی که «انحرافی» لقب ات بدهند.نمی گویم خودت مقصر بودی که برچسب خوردی ، اما قبول کن که این اواخر بعضی اوقات «خودت» نبودی.


چقدر خوب بود اگر کمی از این رفتارهای کودکانه و قضاوت های بچه گانه مان دست برمیداشتیم.چقدر خوب بود نگاهمان انقدر صفر و صدی نبود.دنبال این نبودیم که تعیین کنیم فلان شخص سفید است یا سیاه.خوب است یا بد.اصلاً مگر می شود یک نفر سفید یا سیاه باشد مطلقاً ؟!

ای کاش هم قوت ها را ببینیم ، هم ضعف ها را...

کاش اگر با گران شدن گوجه و سیب زمینی فحش اش را به تو میدادیم ، با هسته ای شدن و صادر کننده بنزین و برق و... شدن و مقام اول سرعت پیشرفت علمی شدن در جهان و... تشکرش را نیز از تو میکردیم.

اگر به تو گیر میدادیم که چرا درِ معاونت برنامه و بودجه و کذا و کذا را تخته کردی ، از تو تقدیر هم میکردیم که معاونت علمی تاسیس کردی و چنین و چنان شد در عرصه ی علمی...

ای کاش کمی منصف بودیم.اگر وقتی تیم های ملی مان می باختند مدیران ورزشی ات را مسخره میکردیم و فحش شان میدادیم ، وقتی موفقیت هم کسب میکردند از تو و دولت ات و وزارت ورزش ات و ... میگفتیم و تشکر میکردیم نه اینکه تچکر(بخوانید تشکر) هایمان را نثار کس دیگری کنیم.

ای کاش یادمان نرود که روزی سر تعداد انگشت شمار ماسماسکی بنام سانتریفیوژ مذاکره! میکردیم و امروز چند ده هزار سانتریفیوژ در حال گردش داریم.

آری! ای کاش همه چیز را کنار هم ببینیم.

جناب دکتر ، سعی میکنم واقع نگر باشم!هم از بعضی بی تدبیری ها و تصمیم گیری های عجولانه دولت ات گله دارم و نقد و هم پرکاری و همت مضاعف ات را می ستایم.از ایران گردی هایت متشکرم.از اینکه خود را رئیس نمیدانستی که پشت میزت در تهران جا خوش کنی و مدام در سفر از این روستا به آن شهر و از آن شهر به آن استان بودی ، قدردانم.

معرفی مدیران جوان و لایق به عرصه ی مدیریتی کشور و استفاده از آنها در بالاترین سطوح مدیریتی کشور و شکستن انحصار ها را بارزه ی مثبت دولت تو میدانم و در عین حال جابجا کردن های لحظه ای و برکنار کردن های ضربتی ات ضعف مدیریتی تو به حساب می آورم.

اگر همه چیز را بدون عینک خوش بینی و بدبینی ببینیم ، نگاهمان منصفانه تر خواهد بود و نتیجه گیری مان به حق نزدیک تر.نگاهی که امام جامعه آنرا توصیه میکند و خودش در عمل و در مواجهه با مسائل مختلف آنرا نشانمان میدهد.

کاش اگر مصافحه ی نصفه و نیمه ات را مادر آن مرحوم دیدیم و از آن گفتیم ، این را هم میگفتیم و به این هم فکر میکردیم که بالاخره تو چه کرده ای در دیپلماسی ات که در آن لنگه ی دنیا مردم کشوری آزادی خواه این چنین شیفته ی منش تو که همان منش نظامی است که آن را نمایندگی میکنی ، شده اند.


جناب دکتر ، صدای اللهم عجل لولیک الفرج ات را دنیا فراموش نمیکنیم ، شجاعت و شهامت انقلابی ات در مواجهه و سرشاخ شدن با مدعیان قدرت جهانی را از یاد نخواهیم برد...


افتخار کردنت به "نوکری مردم" و سادگی و صفای دلت را از یاد نمیبریم ، لبخندها و صبر هایت در مقابل انتقاد های تند و تیز و بعضاً تخریب ها و حمله های همه جانبه را فراموش نمی کنیم ، سادگی و بی ریا بودن و رو راست بودنت با مردم را در یاد خواهیم داشت...


احمدی نژاد ؛ ریش و موی سرت سفید شد ، نماز آخر ات را نشسته و روی صندلی خواندی ، تهمت ها و توهین را به جان خریدی ، سختی و فشارهای داخلی و خارجی را تحمل کردی ، نارفیقی های رفقا را همراه داشتی و با این همه دویدی و دویدی ، کار کردی و کار کردی ، میدانم که همه را به عشقِ عشقت انجام دادی و به نیت سربازی برای او جانانه کار میکردی ، تو عاشق امام زمانت بودی و سربازی در دستگاه انقلاب و یاوری نائب برحق امام زمان را یاری امام زمان میدانستی و سمت و سوی  همه ی تلاش هایت او بود. شاید بعضی وقت ها این اعتقادت از یک طرف مورد سوء استفاده ی برخی اطرافیانت قرار میگرفت و از یک طرف مورد هجمه ی نارفیقان اما باورت را باور داریم و میفهمیم که عاشقانه میخواندی :

اللهم عجّل لولیک الفرج و العافیة والنصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه...



برگرفته شده از hezr85.blog.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.